یک لحظه غفلت
قربونت بشم آخر این کنجکاوی کار دستمون داد ،بعد از اینکه لباسا رو اتو کردم اتو رو گذاشتم سر جاش
و رفتم یکدفعه صدای جیغ بلندی شنیدم تا اومدم پیشت دیدم دست و با اتو سوزندی چقدر گریه کردی عزیزم این
تلخ ترین اتفاق بود که دلمو آتیش زد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی